درباره وبلاگ ![]() باسلام وتشکر این وبلاگ قصد توهین به هیچ یک از احاد کشوری را ندارد در صورت مشاهده هرگونه جسارتی ان را در نظرات بنویسید تا تصحیح شود. ______________________ اقایان و بانوان محترم لطف کردین که به این سایت آمدین و موجب سکته ما شدین(از فرط خوشحالی)بازهم ما را دق مرگ کنید زیرا خوشحال میشویم در ضمن اگر میتوانید کلیک کنید ؟اگر زحمت نیست؟ توی نظرسنجی شرکت کنید نظظظظظظریادتان نرود خواهش میکنم نظر بدید اگه نظر ندادید یعنی سایت ما ... است. خلاصه بگم داداش شرمندم کردینا بازم بیایین اگر فردی میخواهد در مورد من اطلاعاتی داشته باشد میتواند به پروفایل نویسنده مراجعه کند موضوعات
طنز،کاریکاتور،طنزسیاسی،داستان مطالب انتقادی،عـکس،طنزسیاسی چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:, :: 23:23 :: نويسنده : سیدیوسف
1. در قسمت 13 یا 14 شخصی به نام عبدالله بن عمر این بیت «برو اين دام بر مرغي دگر نـه کـه عـنـقا را بلند است آشيانه» رو میخونه که این موضوع مطرح میشه حتما جناب حافظ با ماشین زمان یه چرخی هم به گذشته زده و این شعر رو اونجا سروده و یا میتونیم بگیم که عبدالله به اینده اومده و این شعر رو یاد گرفته..... یا اصلا به ما دروغ گفتن... حافظ و مختار در یک زمان زیست میکردن.... حتما تو دوره دبیرستان دبیر ادبیات من اشتباه کرده.....
من مختارم پسر ابوقیس ، اولین سردار فاتح ایران.... پدر من معروف به عجم کُش است ....... مرحبا به غیرت ما ایرانیا.... کارگردان و فیلمنامه نویس دستتون درد نکنه.......................
رستم رو فردوسی 4 قرن پس از وقایع مختار در شاهنامه به تحریر در آورد و در واقع تو زمان سریال اصلا شاهنامه ای وجود نداشته و این سردار کیان از کجا رستم رو میشناخته وا عجبا.......... باز هم فکر کنم که اشکال از دبیران ادبیاته .... یا هم میتونه از تاریخ نویسان باشه............ خدا میدونه
نویسنده: خودم هستم. (علیرضا) چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:داستان حکمتانه ,داستان پند آموز,داستان عشق واقعی,داستان های زیبا,داستان مارمولک عاشق, :: 22:36 :: نويسنده : سیدیوسف
يک داستان واقعي است که در ژاپن اتفاق افتاده. چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:عکس های طنز ,عکس های باحال,عکس هلای زیبا وخنده دار,عکس طنز2010,دنیای طنز وعکس,فیسبوک, :: 21:53 :: نويسنده : سیدیوسف
چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:عکس های طنز ,عکس های باحال,عکس هلای زیبا وخنده دار,عکس طنز2010,دنیای طنز وعکس,, :: 19:51 :: نويسنده : سیدیوسف
احساس مسیولیت فوق العاده!!!!!! احساس مسئولیتت منو کشته! چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:عکس های طنز ,عکس های باحال,عکس هلای زیبا وخنده دار,عکس طنز2010,دنیای طنز وعکس,تمساح کنکوری, :: 19:16 :: نويسنده : سیدیوسف
بعد از کنکور . .. ... ...... ............. .............................. چهار شنبه 4 اسفند 1389برچسب:عکس های طنز ,عکس های باحال,عکس هلای زیبا وخنده دار,عکس طنز2010,دنیای طنز وعکس,سنجاب ریلکس, :: 1:34 :: نويسنده : سیدیوسف
سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:عکس های طنز ,عکس های باحال,عکس هلای زیبا وخنده دار,عکس طنز2010,دنیای طنز وعکس,, :: 23:38 :: نويسنده : سیدیوسف
سه شنبه 3 اسفند 1389برچسب:مرقد حضرت ام البنین,مزار مخروب حضرت ام البنین توسط وهابیان(قبرستان بقیع) , :: 23:21 :: نويسنده : سیدیوسف
خانم حميدی برای ديدن پسرش مسعود ، به محل تحصيل او يعنی لندن آمده بود او در آنجا متوجه شد كه پسرش با يك هم اتاقی دختر بنام Vikki زندگی ميكند. كاری از دست خانم حميدی بر نمی آمد و از طرفی هم اتاقی مسعود هم خيلی خوشگل بود. او به رابطه ميان آن دو ظنين شده بود و اين موضوع باعث كنجكاوی بيشتر او می شد. مسعود كه فكر مادرش را خوانده بود گفت: " من ميدانم كه شما چه فكری می كنيد، اما من به شما اطمينان می دهم كه من و Vikki فقط هم اتاقی هستيم . " حدود يك هفته بعد ، Vikki پيش مسعود آمد و گفت: " از وقتی كه مادرت از اينجا رفته ، قندان نقره ای من گم شده ، تو فكر نمی كنی كه او قندان را برداشته باشد؟ خب، من شك دارم ، اما برای اطمينان به او ايميل خواهم زد." او در ايميل خود نوشت : مادر عزيزم، من نمی گم كه شما قندان را از خانه من برداشتيد، و در ضمن نمی گم كه شما آن را برنداشتيد . اما در هر صورت واقعيت اين است كه قندان از وقتی كه شما به تهران برگشتيد گم شده با عشق،مسعود روز بعد ، مسعود يك ايميل به اين مضمون از مادرش دريافت نمود : پسر عزيزم، من نمی گم تو با Vikki رابطه داری ! و در ضمن نمی گم كه تو باهاش رابطه نداری . اما در هر صورت واقعيت اين است كه اگر او در تختخواب خودش می خوابيد ، حتما تا الان قندان را پيدا كرده بود. با عشق ، مامان |
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
نویسندگان
پیوندها
آخرین مطالب
|
|||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
![]() |